مذهبي

 

تعزيه خوانسار( مجلس عاشوراي حسيني )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

مي توانيد در اين قسمت گوشه‌اي از مراسم تعزيه امام حسين در روز عاشورا در حسينيه حضرت ابو الفضل قودجان خوانسار را ملاحظه كنيد

براي آشنايي بيشتز اينجا را كليك كنيد

 

 

 

 سرو نبــاشد بــه اعــتــدال محمد

مـــاه فـــرومــــــاند از جــمال محمد
در نــــظر قــدر بـــا کـمال محمد

قـدر فلـک را کـمال و منزلتى نيست
ليله ى اســرى شب وصال محمد

وعــده ديـــدار هــر کــسى به قيامت
آمـــده مـجمــوع در ظــلال محمد

آدم و نوح و خليل و موسى و عيسى
روز قيـامت نــگر مــــجال محمد

 

عــرصـه گـيتى مجال همت او نيست
بو که قبــولــش کــند بــلال محمد

 

وآنهمـه پـيـرايه بسته جــنت فردوس
تا بـدهـــد بوســـــه بر نعال محمد

 

همچو زمـين خواهد آسمان کــه بيـفتد
نـور نتــابــــد مــگر جــمال محمد

 

شمس و قمــر در زمـين حشر نتابــد
پيش دو ابروى چـون هلال محمد

 

شـايــد اگــر آفـتــاب و ماه نـــتابـــند
خواب نمي گـيرد از خــيال محمد

چشم مرا تا بــه خــواب ديـد جمـالش
عشق محمد بـس است و آل محمد

سعـدى اگر عــاشقــى کنـى و جوانى

شيخ مصلح الدين سعدي شيرازي

   
كاري كه تو مي‌خواهي از فيل نيايد   با ابرهه گو خـــير به تعجيل نيايد
بر فرق تــو و قــوم تو سجّيل نيايد   رو تا به سـرت جيش ابابيل نيايد
تــاكيد تو در مـــــورد تضليل نيايد   تا دشــمن تــو مهبط جبريل نيايد

تاصاحب خانه نرساند به تو آزار

مـولاي زمان مـهتر صاحبـدل امجد   فخر دو جهان خواجه فرخ رخ اسعد
پيــغـمــبر محــمود ابو القاسم  احمد   آن ســـيد مســـعود خــداونــد مؤيـــّد
اين بـس كه خــدا گويد ما كان محمّد   وصفش نتوان گـفت به هفتاد مجـلــّد

بر منزلت و قدرش يزدان كند اقرار

و انــدر رخ او تابد از نـور مـــــصابيح   اندر كـــــــف او باشد از غيب مفاتيح
نوش لب لعلش به روان ســــــازد تفريح   خاك كف پـــايش به فلك دارد ترجيح
وين مؤجزه‌اش بس كه همي خواند تسبيح   قدر ملك العرش به ما ساخته تصريح

سنگي كه ببوسد كف آن دست گهربار

وي ساخته شيرين كلمات تو شكر را   اي لعل لبت كرده سبك سنگ گهر را
انگشت تو فرسوده كند قرص قمر را   شيرويه به امر تو دَرَد نــــاف پدر را
و آهـــوي خُتن نافه كــند خون جگر را   تقدير به مــــــيدان تو افـكنده ســپر را
در دست تو بسپرد قضا صارم تبّار

 اديب الممالك فراهاني

         گفتني است مردم فرمهين مانند مردم اكثر مناطق ايران شيعه مذهب بوده و مراسم مذهبي را نيز به شيوه و سبك خاص مناطق مركزي ايران انجام مي‌دهند. بارزترين نمود اين ادعا مراسم تعزية ابا عبدالله الحسين در دهة اول محرم مي‌باشد كه همه ساله برگزار مي‌شود.به جز تعزيه در اين روستا مراسم سينه زني نيز در ماه محرم انجام مي‌شده است. گويا در گذشته در اين روستا باز هم مانند ساير نقاط كشور سنت غلط قمه زني نيز بوده است كه الحمد لله امروز اثري از آن وجود ندارد. البته در ماه رمضان نيز مراسم مذهبي و دعوت اهل فضل و تقوي براي سخنراني و اقامة نماز انجام مي‌شده است. ولي بايد گفت اين روستا به علت كوچك بودن و مشغوليتهاي روستايي از نعمت علماي سطح بالا در امور ديني محروم بوده است. لازم به ذكر است كه در روستا افرادي بوده‌اند كه بيشتر از ديگران پايبند به مسائل ديني  بوده‌اند كه اهالي ده به آنها شيخ مي‌گفتند.
تعزيه
بيشتر بحث ما در اين مقال حول تعزيه خواني در ماه محرم است. همان گونه كه گفته شد در دهة اول محرم در اين روستا و حتي پس از تبديل شدن به شهر هر سال مراسم تعزيه خواني و يا شبيه خواني برگزار مي‌گردد. شبيه خواني در ايران سابقه‌اي ديرينه دارد. گويا براي اولين بار در زمان حكومت آل بويه اين تئاتر مذهبي شكل گرفت. ولي تكامل اين سنت در زمان صفويان صورت گرفت كه لباسهاي مورد استفاده در اين مراسم مؤيد همين حرف است. اما اوج تعزيه در ايران به دورة قاجار برمي‌گردد. معروف‌ترين ملجأ تعزيه در ايران تكية دولت تهران بوده است كه در اين مكان در زمان قاجاريان در محضر شاه تعزيه خوانده مي‌شده است .گفته شده است كه معروف‌ترين تعزيه خوان هاي ايران در اين مكان گرد هم مي‌آمده‌اند.
حال توضيحي در مورد اصل اين كه تعزيه چيست مي‌دهيم تا نا‌آشنايان با اين مراسم بيشتر با آن آشنا شوند. در كل مي‌توان گفت كه تعزيه يا شبيه خواني تئاتري است اغلب حزن انگيز كه محتواي آن بيشتر به وقايع عاشورا و يا شهادت ائمة هدات و گاهي نيز به وقايع صدر اسلام مي‌پردازد. البته تفاوتهايي ميان تئاتر و تعزيه است. از آن جمله ديالوگ يا همان صحبت افراد با يكديگر در نمايش است كه در تعزيه به شكل شعر و توأم با آواز براي گروه بر حق و با لحجه‌اي شبيه به نقالها و خشمگينانه براي گروه ناحق مي‌باشد. به گروه بر حق
كه معصومين عليهم السلام و ياران ايشان را شامل مي‌شود موافق و به گروه ناحق، اشقيا يا مخالف گفته مي‌شود. سناريو يا نمايشنامه را در تعزيه نسخه مي‌گويند. كه هر شخص مي‌تواند نسخة مربوط به خود را در طي اجراي مراسم نگاه كند و از روي آن بخواند. با اين وجود با توجه به ثابت بودن نسخه در طول ساليان ، تعزيه خوانها اكثراً نسخة مربوط به خود را حفظ هستند. يك نسخة مادر نيز و جود دارد كه در آن ترتيب خواندن افراد مشخص شده است و اين نسخه در اختيار تعزيه گردان قرار مي‌گيرد كه مسؤوليت نظم اجرا را به عهده دارد، قرار مي‌گيرد. به تعزيه گردان فهرست گردان يا معين البكا نيز مي‌گويند. كه البته در ابتدا معين البكا لقب يك نسخه گردان خاص در تهران بوده است.
نوع اشعار در تعزيه در قالبهاي مختلف است كه در هر قسمت از تعزيه به سبك جداگانه‌اي خوانده مي‌شود. مثلاً در جايي بسيار محزون و در جاي ديگر حماسي خوانده مي‌‌شود. اشعار تعزيه در ابتدا يك نواخت مانند يك نوحة طولاني بوده است ولي به مرور زمان عنصر تنوع بدان افزوده شد تا جايي كه امروزه براي هر مجلس تعزيه در جاي جاي ايران نسخه‌هاي متفاوت سرودة شعراي متفاوت خوانده مي‌شود.
به طور معمول تعزيه در تكيه‌ها بر پا مي‌شود. تكيه مكاني است كه در وسط آن سكويي وجود دارد كه حكم سن در تئاتر را دارد. تماشاچيان يا عزاداران نيز در دور تا دور تكيه كه در قديم حجره حجره بوده است مي‌نشينند و مراسم را نظاره مي‌كنند.
در پايان بايد گفت: آنچه كه به اطلاع رسيد خلاصه اي از مراسم ديني و مذهبي اين روستا بود. ولي همگي ظاهر يك باطن مشترك و مقدس مي‌باشند كه همانا علاقه ، اشتياق ،عشق و شيفتگي نسبت به خاندان پاك آخرين فرستادة خدا حضرت محمد مصطفي صل الله عليه و آله وسلم مي‌باشد.

شما بازديد كننده شماره Hit Counter هستيد

صفحه اصلي تارگاه فرمهین    نسخه پشتيبان تارگاه فرمهين